شهرمون در مه

ساخت وبلاگ

در 48 ساعت گذشته تقریبا بی وقفه بارون بارید و الان کل شهر رو مه گرفته ...

دیدن این صحنه های مه گرفته ، برام تداعی کننده ی لحظه به لحظه ی

کتاب "سال بلوا" ست که دائما از اینکه شهر رو مه گرفته صحبت میکنه و

میخواد سرد و غم زده بودن فضا رو این شکلی بیان کنه ،


برای ا.د عزیزم :

ص49 "آرزو میکردم که کاش آدم ها میتوانستند مثل مه به هر کجا که میخواهند

بروند . گفتم اگر پنجره را باز کنم ،او را میبینم که در کوچه ایستاده و سرش را

بالا گرفته است . چهار بار رفتم دم پنجره ، اما هرگز او را ندیدم "

ص168"آن چشم ها ، آن چشمهای سیاه براق ، ای خدا ، کاش میتوانستم

خود را در چشمهاش حلق آویز کنم "


فردا 25 شهریور...
ما را در سایت فردا 25 شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8nursesevil4 بازدید : 104 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 15:53