بارون شدیدی میباره
قطره های درشتش به شیشه میکوبه و حال منو خوب میکنه
امروز چهارمین شیفت کارآموزی سوختگی, رو هم گذروندیم
سوختگی, خیلی سخته ، کار تو بخش سوختگی, واقعا مشکله
صبح به صبح مریض ها رو میبرن حموم تا پانسمان ها با آب گرم و
بخار حموم از زخمشون جدا بشه ، بعد عفونت های روی زخم رو
با کشیدن گاز استریل از روی زخم میکنن و بعد مریض رو با پارچه های
استریل خشک میکنن و بعد پرستار ها میرن واسه پانسمان ها ...
از توی حموم صدای داد و جیغ آدما میاد و دل آدم ریش میشه
من واقعا اذیت میشم تو این بخش
شاید باور نکنید ولی شبهایی که قراره شیفت صبح بریم بخش سوختگی,
از ترس خوابم نمیبره ، هوشیار و نیمه هوشیار میشم ولی خواب عمیق
نمیرم ، از شدت همین استرسها دستگاه گوارشم ارور داده و داره
کژدار و مریض کار میکنه ...
از ته قلبم دعا میکنم هیییییییچ آدمی رو زمین دچار سوختگی, نشه ،
مخصوصا بچه ها ...
خیلی مراقب خودتون باشید ، سوختگی, تو 1 لحظه اتفاق می افته ولی
ماه ها طول میکشه تا زخم های حاصل از اون خوب بشن ... خیلی
زیاد مراقب بخاری ، آبگرمکن، کتری آب جوش ، زود پز و همه ی مثال های
وسایل آسیب زننده باشید ...
فردا 25 شهریور...
ما را در سایت فردا 25 شهریور دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 8nursesevil4 بازدید : 89 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 15:53