بازگشت غیرمنتظره... :/

ساخت وبلاگ

دیروز صبح قرار بود بیام بیمارستان واسه انجام کارهای پایان طرح و گرفتن امضاها و جمع کردن وسایلم از بخش و دیگه رفتن از این بیمارستان 

رفتم یعنی با دوستم رفتیم همه امضاها رو گرفتیم اخر رسید ب امضای مدیریت 

و مدیریت امضا نکرد ...

گفت بمونید هرچی ما گفتیم بهونه آوردیم مشکلاتو گفتیم گفت براتون حل میکنیم... 

خلاصه هرررررچی گفتیم گفت نه بمونید ... خلاصه نمیدونم چی شد مخمونو زد ... و موندیم 

نمیدونم چی شد

موندیم 

و الان برگشتیم ... 

چی شد؟ چی کار کردم با زندگیم؟ دارم با خودم چه کار میکنم ؟ 

فردا 25 شهریور...
ما را در سایت فردا 25 شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8nursesevil4 بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1402 ساعت: 16:46