حس خوبی که همه خستگیهامو بررررد...

ساخت وبلاگ

امروز کشیک پلاسما بودم

وسط کار دستگاه خراب شد و تا مهندس بیاد دستگاه رو تعمیر کنه بیخودی الکی چند ساعتی معطل شدم و ساعت تقریبا ۱۰ این حدودای شب بود که داشتم آخرین مریضمو انجام میدادم از دستگاه عکس گرفتم و استوری کردم و نوشتم :

Somewhere between sad and tired

حالا بگذریم از کلی ریپلای خسته نباشی عزیزم و خسته نباشی قشنگم و اینا، یه ریپلای تماااااام خستگی هامو با خودش برد 

یکی از دانشجوهای پارسالم واسم نوشت 

استادِ خوبِ خودم + استیکر گل

جواب دادم لطف داری ولی من الان غیر از له و خسته چیز دیگه ای نیستم

و جواب داد 

شما از بهترین استادهای من بودید من خیلی چیزا ازتون یاد گرفتم و بهتون مدیونم

چشمام اکلیلی شد

به اندازه همه دنیا خوشحال شدم

هززززاااااار بار حالم خوب شد 

و واسش نوشتم

شما هم از بهترین دانشجوهای من بودی ، برات آرزوی موفقیت های خیلی بزرگ دارم و دوست دارم در بهترین مدارج ببینمت 

و خدا رو هزاااار بار شکر کردم 

راستش هیچ وقت فکر نمیکردم دانشجوهام چنین نظری در موردم داشته باشن ... فردا 25 شهریور...

ما را در سایت فردا 25 شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8nursesevil4 بازدید : 61 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1402 ساعت: 16:40