تا به حال با ۳ نفر تو ایستگاه مترو تئاتر شهر خداحافظی کردم و بعد دیگه ندیدمشون...
اولی رضا بود
همون پسری ک اوایل اومدنم به تهران باهاش آشنا شدم، تو ایستگاه تئاتر شهر از هم خداحافظی کردیم ، من برگشتم خوابگاه و اون میخواست بره ترمینال و بره شهرشون و
دو سه هفته بعد برگرده که ... نشد کلا ... و دیدارمون رفت به قیامت
دومی س.ت بود، تو ایستگاه تئاتر شهر از هم خداحافظی کردیم من برگشتم خونه و اونم گفت که برمیگرده خونه( ولی نمیدونم واقعا رفت کدوم قبرستونی)، حدود ۲ هفته بعد از
اون دیدار حس کردم داره خیانت میکنه و چند روز بعد مطمئن شدم و ... تمام ...
سومی هم بهترین دوستم بود
قرارمون ایستگاه تئاتر شهر بود رفتیم کافه لمیز _ باید از خروجی ۴ بیایی بالا_ و برای
آخرین بار با هم رفتیم نشستیم تو کافه و کنار هم موکا و کیک خوردیم و آخرین عکس
دو نفره مون رو گرفتیم ، هدیه ش رو دادم و برای آخرین بار بغلش کردم گریه کردم و براش آرزوی موفقیت کردم و من برگشتم خونه و اونم همینطور و چند روز بعد (۲۰ دی)
برای همیشه رفت آمریکا
فرق این ۳ تا این بود که فقط تو آخری میدونستم همه چیز برای آخرین باره ...
و هرچی که فکر میکنم دیگه دلم نمیخواد گذرم به ایستگاه تئاتر شهر بیفته...
دلم تنگه
دلم برای همه ی آدمهای درست و اشتباه تنگه ... فردا 25 شهریور...
ما را در سایت فردا 25 شهریور دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 8nursesevil4 بازدید : 107 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 18:15