یک آقا من حوصله م سر رفته بود و داشتم اینستا رو بالا و پایین میکردم که فک کردم چرا اینقدر باید اینستای من پرایوت باشع ؟ چرا باید حتماااا یکیو بشناسم که ریکوئستشو قبول کنم با بهش ریکوئست بدم ؟ چرا یه ذره شل نمیکنم و آدمایی که دوستای دوستامن یا به عبارتی فالوور و فالووینگ مشترک داریم رو اضافه نمیکنم به پیجم ... در همین راستا ، لیست ساجستی ک خود اینستا میده رو نگا کردم و به چند نفر _ فارغ از جنسیت_ که دوستای مشترک داشتیم ریکوئست دادم، با بعضی دوستای مشترک میشدن همدانشگاهی های تهرانم ، با بعضی هم دوستای قدیمی دوران کارشناسی و دبیرستان و ... امروز دیدم چند نفر قبول کردن و فالو بک دادن طبق عادت معهود اول میرفتم پستها و هایلایتهاشونو نگا میکردم و بعد فالو بک رو قبول میکردم... و همینطور ادامه دادم تا رسیدم ب یکی از پسرای بیمارستانمون :/ شت من به این ریکوئست دادم یعنی ؟ من ؟ چرا آخه ؟ بعد نگا پروفایلش کردم و دیدم واقعا از پروفایلش نمیشد فهمید این همونه و من فقط این آدمو دیدم حتی اسم کوچیکشو یا فامیلیشو نمیدونستم و همینطور رندوم طوری طبق چیزی ک گفتم ریکوئست داده بودم ... شت واقعا ... شت حالا مشکلم اینه ک من واااااقعا حتی اسم آدمو نمیدونستم و دلم نمیخواد فک کنه مثلا کراشی چیزی روش داشتم و رفتم گشتم اینستاشو پیدا کردم و بهش ریکوئست دادم ... واقعا نمیخوام چنین فکری کنه ... اه ...:/ چرا آخه ... دو برگشتم سر کارم تو همون بیمارستان و همون بخش برگشتم به شرط مساعدت گفتم میمونم ب شرط اینکه شرکتی بشم، شیفتهام دیگه نباید اینجوری فشرده باشه ، کشیک پلاسمافرز نمیمونم، هرکس از را میرسه نباید هرچی دلش میخواد بهم بگه ( با یکی از سوپروایز, ...ادامه مطلب